حمید زنده بودی
در زندگی روزمره ی خود ، یه وقت هایی بود که که نمیدونستم باش چیکار کنم ، از سر ناچار سرگرم فضای مجازی میشدم و خودم و اونجا سرگرم میکردم ، اما تصمیم گرفتم سرگمیم رو بزارم روی این وب و یکم حرف بزنم ، حداقل برای خودم .مرسی که تا اینجا رو خوندی .

من حمید هستم دانشجوی روانشناسی ، متولد شهر آفتاب ، بوشهر . من توی زندگیم با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم نکردم چون هربار که به مشکلی بر میخوردم معمولا اونقدرا مشکل نبود و راه حلش سریع پیدا میشد . اما ، پیدا کردن راه حل کار ساده ای نیست ، آره، بازم میگم ، من به مشکلات زیادی بر نخوردم اما به همونایی هم که برخورد کردم قطعا هرکی بود تا حالا از پا در اومده بود ، اما خوشحالم که خدا رو دارم و راه حل همه اش پیش خداست ، واسه همینه...
خب من پسری هستم کاملا شوخ در اوج جدی بودنم و سنگین اما خون گرم ، توی مکالمه با افراد سعی میکنم احترام نگهدارم اما وقتی بهم بی احترامی میشه ...
شما اومدید اینجا که داستان ها و حرف های منو بخونید ، اگه خوندی خوشحال میشم نظرت رو بگی اگرم که نخوندی پیشنهاد میکنم حتما بخونی